امروز، با یه مصرف کننده شیشه، همکلام شدم؛ می گفت: مدتی است ترک کرده؛ گفتم: چه طور شد ترک کردی؟ گفت: یه روز، پسرم بدون هیچ مقدمه ای و خیلی صریح، بهم گفت: بابا مایه ذلّت شده ای تو. گفتم: خفه شو کرّه خر؛ تو می دونی ذلت، با کدوم ذِ نوشته می شه؟ گفت: در مدرسه هم سر به زیر و شرمگینه. مادرشو صدا زدم؛ گفتم: پایپ منو بیار. گفت: واسه چی دیگه؟! امروز، مصرف داشتی که؛ باز واسه چی پایپو می خوای؟! بچه است دیگه نفهمیده؛ حالا یه چیزی گفته؛ تو اعصابتو خرد نکن. این دفعه رو خیلی محکم داد زدم و گفتم: زن پایپو بیار. پایپو که آورد؛ محکم زدمش به دیوار؛ خرده شیشه ها ریخت روی فرش؛ زنم گفت: باز معطّل می مونی مرد؛ حالا می بینی. بلند شدم رفتم حموم؛ با آب سرد، دوش می گرفتم؛ زیر دوش، فکرهای خوبی می کردم؛ با خودم حرف می زدم؛ تصمیم خودمو گرفته بودم؛ روزهای اول، خیلی بهم فشار اومد؛ ترک اعتیاد به شیشه، اون هم در خونه، خیلی سخته.


Comparative Education گفتم ,خیلی ,یه ,پایپو ,ترک ,تو ,واسه چی ,مایه ذلّت ,ریخت روی ,روی فرش؛ ,فرش؛ زنممنبع

روز جراحت عدالت...

دندان درد عجیب سردبیر...

دلنوشته های یک کارگردان در اول سال...

راه اندازی رستوران، با پول شبهه ناک تکدّی گری...

اعتماد...

انتظار بیجا... (با سیه دل، چه سود گفتن وعظ؟!نرود میخ آهنین در سنگ.)

سرنوشت مشابه...

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سفارش انواع کاغذ دیواری سه بعدی سرورهای ورد اف وارکرفت ایرانی-Top Ranking World Of Warcraft Private Servers فروش اینترنتی لوله استیل مجله ی دانستنی های عطر و ادکلن دانلود فایل های کمیاب جالب ترین ها متخصص مجرب قلب در نارمک بروز شعبانی MSG1300 فروش فلزیاب | 09100061386